پيام
+
کاروان به دشت کربلا رسيد سکينه خاتون ميگه بابا براي دشمن داره سپاه کمکي مياد پس کي قراره براي ما نيروي کمکي برسه؟ حضرت نامه اي نوشتن به حبيب ابن مظاهر
عدالتجويان نسل بيدار
90/9/8
*اخراجي*
اين نامه فقط يک جمله داشت
*اخراجي*
من الغريب الي الحبيب
*اخراجي*
حبيب باديدن نامه اسبش را زين کرد همسرش گفت کجا ميروي حبيب؟
*اخراجي*
حبيب نامه را به همسرش نشان داد
*اخراجي*
گفت مولاي غريبم در کربلا منتظر است
*اخراجي*
همسرش گفت تو حسين را ياري کن من هم ميخواهم مرهمي بر دل زينب باشم و با او همراه شد
*اخراجي*
به دنبال مسلم ابن اعوسجه رفتند
*اخراجي*
روزي که به کربلا رسيدند
*اخراجي*
حضرت سکينه خاتون را صدا زدند
*اخراجي*
و فرمودند ببين براي بابا هم داره سپاه کمکي ميرسه