پيام
+
آنقدر چشم تماشا به تو بستم
که دو چشمم پر اشک
عطشم رو به جنون
نفسم مانده به امواج صدا
و ندانم
که مني مانده که از تو بنويسد شعري !
و ندانم
که چه حسي به نگاهم بگريخت،
که دگر بي تو شدن ،
خوبترين
دست ما نيست
مرا بي تو نشايد
که دمي ماند ...
.
.
.
اين جمعه هم غروب شد نيامدي :(
.
.
.
پ ن : آقا جانم بيا تا با ظهورت هق هقي را جان دهي :(

گل پسر دنيا*محمد*
91/11/12
*اخراجي*
*بي تو بودن جرعه ي تلخي است در کام وجودم ...*
كشتي نجات ما
بي تو بودن جرعه ي تلخي است کام وجودم ... - اخراجي - خوشنويسان ايران(سخنو